سخنرانیها و نشستهای خارجی - سوريه - سخنرانی 16: دانشگاه دمشق – تهاجم فکری و خطر آن برای جوانان عرب در دانشگاه دمشق.
- سخنرانی ها و نشست های خارجی / ٠21ندوات مختلفة - سوريا
- /
- سوريه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
<p>سلام و درود و رحمت و برکات خداوند بر شما باد. به نام خداوند بخشندهی مهربان. به نمایندگی از همهی شما به دکتر محمد راتب نابلسی خوش آمد میگویم که این دعوت را پذیرفتند تا یک سخنرانی به عنوان «تهاجم فکری و خطر آن برای جوانان عرب» را برای شما ارائه دهند. <p class="title">حقیقتجویی نیاز والای هر انسان است: </p>
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار.<br />
پیش از هر چیزی از صمیم قلب از این دعوت شما سپاسگزاری میکنم. این بیانگر یکپارچگی برادران گرامی و نیز وحدت ما است. شما مهمان ما و ما خانوادهی شما هستیم ان شاء الله و این شهر پاک در جهان به پذیرایی دانشجویان معروف است. فرشتگان بالهای خود را به نشانهی خشنودی از کارهای دانشجو در مقابل وی باز مینماید. هر کس در طلب علم به راهی رود خداوند راهی از بهشت را برای او باز میکند.<br />
انسان، عقلی است که درک میکند، قلبی است که دوست دارد و جسمی است که حرکت میکند. غذای عقل علم، غذای قلب عشق و غذای جسم خوردنی و نوشیدنی است. هر کس این نیازهای سه گانه را برآورده سازد برتر است. کسی که یکی از آنها را برآورده سازد، افراطی است. تفاوت میان برتری و افراط بسیار است. شما انسانی هستید که عقلی درک کننده دارید و قلبی عاشق و جسمی حرکت کننده و ناگزیر باید دوست داشته باشید اما چه کسی را دوست دارید؟<br />
پیش از هر چیزی حقیقت را دوست دارید؛ زیرا طلب حقیقت نیاز عالی انسان است. نیازهای والای وی در آن است. نیازهای دنیایی او نیز در آن است. حقیقت نیاز والای وی است. بارزترین مسأله در این حقیقت این است که این هستی یک آفریدگار بزرگ دارد. یک برنامهی حکیمانه و پروردگاری مهربان دارد و این انسانها همه بندگان او هستند. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ﴾<br />
﴿ اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد﴾</p>
<p class="author">[حجرات: 13]</p>
لام، لام تأکید است. علت تنوع زبانها، رنگها و ويژگیها شناخت و تکامل است نه کشتار و آزار و اذیت. جهان امروز سراسر ظلم و ستم است. جهان امروز مالامال از جنایتها است. نژاد پرستی بیداد میکند. برتری جویی فراوان است. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾<br />
﴿ اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى ترديد خداوند داناى آگاه است.﴾</p>
<p class="author">[حجرات: 13]</p>
<p class="s7adeth">((كلكم لآدم وآدم من تراب، الخلق كلهم عيال الله، فأحبهم إلى الله أنفعهم لعياله))<br />
((همهی شما از آدم و آدم از خاک است. مخلوقات همه بندهی خدا هستند. محبوبترین آنان نزد خداوند بهترین آنان برای خانوادهاش میباشد))</p>
<p class="author">[طبرانی در الكبير از ابن مسعود ]</p>
ما به این مفاهیم که ما را یکپارچه سازد، نیازمندیم. در اتحاد ما قدرت است. ما به این مفاهیم نیازمندیم تا بین ما انس و الفت برقرار کند. <p class="title">عبادت، علت وجود انسان بر روی زمین است: </p>
حقیقت نخست این است که: شما وقتی به کشوری سفر میکنید و در یکی از هتلهای آن استقرار مییابید. در صبح روز بعد که بیدار میشوید میگویید: به کجا بروم؟ ما از شما میپرسیم: چرا به این کشور آمدهاید؟ اگر برای تحصیل آمدهاید پس به مؤسسات و دانشگاهها بروید و اگر برای تجارت آمدهاید به کارخانهها و سازمانها بروید و اگر برای گردشگری آمدهاید به گردشگاهها و مکانهای تفریحی بروید. از این چه برداشتی میکنیم؟ تنها زمانی کارتان درست است که راز وجود خود را بدانید. شما اینجا هستید تا عبادت کنید. زیرا خداوند بزرگ میفرماید: <p class="quran">﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴾<br />
﴿و جن و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند.﴾</p>
<p class="author">[ذاريات: 56]</p>
عبادت چیست؟ برخی از مردم برداشت محددود و سطحی از آن دارند. عبادت اطاعت داوطلبانه آمیخته به محبت قلبی مبتنی بر شناختی یقینی است که منجر به سعادت و خوشبختی ابدی میشود. شما اکنون در شام هستید. کشور دوم شما ان شاء الله. اما آیا برایتان روشن نیست که شما در اینجا برای تحصیل آمدهاید؟ بنابراین هر گونه فعالیتی به جز درس خواندن در شام، تلف کردن وقت و زیان است. شما اینجا آمدهاید تا درس بخوانید. چرا روی زمین هستید؟ به خاطر این که خداوند را عبادت کنید. تنها عاملی که باید دستور العملهایش را رعایت کنید کیست؟ عامل سازنده است. بنابراین شما دستگاهی بسیار پیچیده و گران دارید. بسیار مفید است. نقصی در آن ایجاد شده است. شما به دنبال انسانی میگردید تا آن را تعمیر کند. آیا به دنبال دوست صمیمی میروید یا به دنبال کارشناس؟ خداوند متعال میفرماید: <p class="quran">﴿ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴾<br />
(چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمىكند.)</p>
<p class="author">[ فاطر: 14 ]</p>
کسی که ما را آفریده، خود متخصص است و بسیار دانا است. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ﴾<br />
(اى مردم پروردگارتان را عبادت کنید كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودهاند آفريده است.)</p>
<p class="author">[بقره: 21 ]</p>
بنابراین ما بر روی زمین هستیم تا خداوند را عبادت کنیم و عبادت خداوند یعنی اطاعت از او به طور داوطلبانه و آمیخته با محبت قلبی مبتنی بر شناختی یقینی که منجر به خوشبختی ابدی میگردد. <p class="quran">﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً﴾<br />
(و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم)</p>
<p class="author">[سوره اسراء: 70]</p>
<p class="title">انسان نخستین و شریف ترین مخلوق است: </p>
از آنجا که انسان هستید اولین مخلوق هستید. کسی که خودش را بشناسد پروردگارش را شناخته است. از آنجا که انسان هستید، اولین مخلوق هستید. <p class="quran">﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً﴾<br />
(ما امانت [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود)</p>
<p class="author">[سوره احزاب: 72]</p>
بنابراین اگر میخواهید کارتان درست باشد ناگزیر باید راز وجود خود را بشناسید. چرا شما بر روی زمین هستید؟ چرا آفریده شدهاید؟ شما اولین مخلوق هستید. شما شریف هستید: <p class="quran">﴿ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ ﴾<br />
(و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم(</p>
<p class="author">[ سوره اسراء: 70 ]</p>
<p class="title">شما مخلوق مکلف هستید: </p>
<p class="quran">﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴾<br />
(و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.)</p>
<p class="author">[ سوره ذاريات: 56]</p>
کسی که خودش را بشناسد پروردگارش را شناخته است. شما برای بهشتی آفریده شدهاید که به وسعت آسمانها و زمین است و به دنیا آمدهاید تا بهای ورود به بهشت خود را بپردازید. پس هر گونه فعالیتی که دور از عامل ورود به بهشت باشد؛ بیهوده است.</p>
<p class="quran">﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً ﴾<br />
( بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم * [آنان] كسانى هستند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.)</p>
<p class="author">[سوره كهف: 103-104]</p>
<p class="title">خوشبخت کسی است که راز وجود خود را بداند و حرکت وی مطابق با هدفش باشد: </p>
بنابراین وقتی راز وجود خودتان را در دنیا بدانید، کارتان درست میشود. هم چنین اگر در دمشق بدانید که راز وجودتان در آنجا درس خواندن است پیروز خواهید شد. اکنون چه زمانی موفق خواهید شد؟ اکنون شما دانشجو هستید. از خداوند میخواهم که در کشورهای خودتان انسانهای بزرگ و رهبرانی برای ملت خود شوید و مشعلهای نوری در این تاریکیهای جهالت شوید که شر بر خیر غلبه یافته است. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: <p class="s7adeth">(( تمتلئ الأرض ظلماً وعدواناً حتى يأتي أخي عيسى فيملؤها قسطاً وعدلاً ))<br />
((زمین پر از ستم و دشمنی میشود تا این که برادرم عیسی میآید و آن را پر از عدل و داد مینماید))</p>
<p class="author">[ ابن ماجه از عبد الله با لفظی شبیه به آن ]</p>
چگونه خوشبخت میشوید؟ اگر در آستانهی یک امتحان سرنوشت ساز باشید، سال آخر، فارغ التحصیلی یک مسئلهی مهم است. اگر موفق شوید بر پایهی این موفقیت سرافراز به کشور خود باز میگردید تا بالاترین مقام و پست را به دست گیرید و برادران صمیمی شما میآیند و شما را به مکانی زیبا در اطراف شام میبرند. مناظر زیبا و غذاهای زیبا است، آیا آرامش دارید؟<br />
امتحان پس از چند روز دیگر برگزار میشود. این مکان زیبا است. غذا لذیذ است. دوستان شما را دوست دارند. آیا این حرکت – که بروید به تفریح و غذای لذیذ بخورید و از مناظر زیبا لذت ببرید - با هدف مهم شما متناسب است؟ تناسبی ندارد. بنابراین ناراحت میشوید. در مکانی زیبا اندوهناک هستید. غذای لذیذ میخورید و اندوهگین هستید. در کنار دوستان صمیمیتان مینشینید و اندوهگین هستید. اما اگر در اتاق خود بنشینید و کتاب مورد نظر را بخوانید و آن را بفهمید، احساس آرامش میکنید. بنابراین چه زمانی انسان آرامش دارد؟<br />
وقتی حرکت وی متناسب با هدف او باشد. تاجر چه زمانی آرامش میگیرد؟ وقتی فروش زیاد باشد و بر جای نمینشیند. خوردن را فراموش میکند. او خوشبختترین مردم است. زیرا خرید و فروش میکند. اما اگر مشتری نباشد و خرید و فروش انجام نشود و بر روی مبل نرم بنشیند و بهترین غذا را بخورد، پس چرا باید ناراحت باشد؟ زیرا این رکود بازار وی را اندوهگین میسازد. بنابراین: وقتی راز وجود خود را دانستید عمل شما درست خواهد بود و اگر حرکت شما متناسب با هدفتان باشد خوشبخت خواهید بود. اینها حقایق اساسی هستند. هر باهوشی عاقل نیست. شاید بسیار باهوش باشید و کتاب بزرگی را فهمیده باشید. در امتحان نمرهی بالایی گرفته باشید. شاید نفر اول باشید. اما نزد خداوند عاقل نیستید. عاقل کیست؟<br />
کسی که پروردگارش را بشناسد و راز وجود خود را بداند و هدف از وجود خود را درک کند و روشی که باید طبق آن حرکت کند را نیز بداند و هدفی که برای آن خلق شده را نیز بشناسد. او عاقل است. بنابراین باری پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار دیوانهای میگذشت. عمدی پرسید: این کیست؟ گفتند: او دیوانه است. فرمود: خیر، او گرفتار است. دیوانه کسی است که نافرمانی خداوند را بکند. <p class="title">روش الهی ضامن سلامتی ما است: </p>
برادران ارجمند، خداوند شما را گرامی بدارد و در درستان موفق نماید. هر شهوتی که خداوند در انسان قرار میدهد جهت دفع آن کانالی پاکیزه قرار میدهد. در این اسلام بزرگ هرگز محرومیتی وجود ندارد. وقتی بر روی زمینی هموار راه میروید و تابلویی میبینید که نوشته است: هشدار! زمین مین گذاری شده است. آیا نسبت به کسی که این تابلو را نصب کرده احساس کینه توزی دارید یا از وی تشکر میکنید؟ سپاسگزاری میکنید، آیا این تابلو مانعی برای آزادی شما است یا ضامن سلامتی شما است؟ ضامن سلامتی شما است. وقتی امر و نهی را درک میکنید. وقتی روش الهی را درک میکنید که ضامن سلامتی شما است و باطناً و ظاهراً آن را انجام میدهید. در سرزمین خودتان و دیگر سرزمینها آن را اجرا میکنید. سخن یکی از دانش آموزان برایم جالب بود که گفت: اشخاصی هستند که دین آنان جغرافیایی است. یعنی خداوند را در سرزمین خودشان عبادت میکنند و وقتی سفر میکنند به کشوری دیگر نافرمانی خداوند را میکنند. خداوند هر جا که باشید با شما است. این یک نکته است. <p class="title">ابعاد عبادت: </p>
عبادت سه بعد دارد؛ هم چنین انسان دارای سه بعد عبادی است: یک بعد شناختی است و باید حقیقت را بجویید؛ زیرا غذای عقل علم است و یک بعد رفتاری حرکتی دارد، باید و نبایدها. اسلام مجموعهای از ارزشها است. مجموعهای از اوامر و نواهی و ناگزیر باید این را بدانید. زیرا این مربوط به خوشبختی شما است.<br />
شما وقتی خود را پیچیدهترین ابزار در هستی از نظر پیچیدگی اعجازی و نه پیچیدگی ناتوانی میدانید و این ابزار سازندهای دانا دارد و او دستورالعملهایی برای راه اندازی و نگهداری از آن داده است. پرداختن شما به آن دستورالعملها عقل است. چه عقلی است. منافع است چه منافعی است. عدالت است و چه عدالتی است. بنابراین از برخی از دانشمندان روایت شده که شریعت سراسر عدالت، منفعت، حکمت، رحمت است. هر مسالهای از رحمت الهی به سنگدلی گراید و از عدالت به ستم و از منفعت به زیان و از حکمت به نادانی گراید از شریعت محسوب نمیشود حتی اگر هزاران تبصره و توضیح برایش قائل باشید. نخست باید: حقیقت را بجویید.<br />
علم توصیف مستند متناسب با واقعیت است. شما دانشجو هستید باید به علم خود باور داشته باشید و غیر آن را نپذیرید؛ زیرا انسان تنها باید حقیقت را بجوید. اما باورهای فاسدی وجود دارد. آداب و رسوم نادرستی وجود دارد. برخی چیزها از غرب آمده است و این محور سخنرانی است. <p class="title">مقابله با تهاجم فکری: </p>
باور کنید ساده ترین چیز-شاید عاقلانه ندانید-تهاجم نظامی است. اما تهاجم فرهنگی که ـ _ برادر بزرگوار در هنگام معرفیام فرمودند _ مهمترین مسأله است. اکنون در جهان چیزی به نام جهانی سازی است. جهانی سازی یعنی عمومیت بخشی به یک رفتار و یا فرهنگ بر کل جهان و من واژهای از واژهی حیوانی سازی به آن شبیهتر ندیدم. یعنی انسان، حیوان شود. تفاوت میان مرد و زن حذف شود. ارزشهایی که همگی به آن ایمان داریم نابود شود.<br />
بنابراین بزرگترین مشکل امروز جهان، مشکل جهانی سازی است. مثلا ما یک روش داریم. روش آسمانی داریم. دستورالعملهای آفریننده با ما است. روش حکیمانهای از جانب آفریدگار هستی داریم. کنفرانسهایی را به ما ارائه میدهند. این کنفرانسها در شهرهای زیادی برگزار شده است. یکی در قاهره و دیگری در پکن و سومی در نیویورک. کنفرانسهای جمعیت. نمیخواهند ازدواج میان مرد و زن صورت گیرد بلکه میخواهند به صورت مطلق بین دو نفر باشد. میخواهند زن آزادانه در هر خانهای که بخواهد به جز خانهی شوهرش زندگی کند. به هر جا بخواهد سفر کند. هر کاری هم بخواهد بکند. شوهر هیچ قدرت و تسلطی بر وی نداشته باشد. میخواهند سقط جنین حفاظت شده داشته باشند. بندهای کنفرانس جمعیت تن انسان را به لرزه میاندازد. این جهانی سازی را میخواهند بر همهی ملتهای مسلمان نیز تعمیم بخشند. بر ملتهایی که روش خداوند را در اختیار دارند. بر ملتهایی که وحی آسمانی در اختیار دارند. بر ملتهایی که برنامهی دقیق باید و نبایدها را در اختیار دارند. بنابراین تنها راه ما مسلح شدن به سلاح علم است.<br />
از صمیم قلب این سخن را به شما میگویم: در قدیم پیش از پنجاه سال فساد در کانون مشخصی وجود داشت. مانند یک باغ وحش. حیوانات وحشی در قفس هستند. منظورم را میفهمید. مردمی که برای دیدن میروند آزاداند. وضعیت انسانهای امروز مانند یک باغ وحش در آفریقا است. حیوانات وحشی آزاداند و تماشاگران باید داخل خودروهای حفاظت شده باشند و گرنه کشته میشوند. ما اکنون این جهانی شدن را در روزنامهها و رادیو و تلویزیونها و ماهواره میبینیم. در آنجا هر جا بروید میخواهند شما را به بیراهه بکشانند. اصول شما را از شما بگیرند. روش اسلامی شما را ملغی کنند و جهانی سازی خودشان، فرهنگ و روش و گرایش خودشان را بر شما تحمیل نمایند. ناگزیر باید به هویت خود چنگ بزنیم. <p class="quran">﴿ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ﴾<br />
(اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد، در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.)</p>
<p class="author">[سوره حجرات: 13]</p>
بنابراین این جهانی سازی همان طور که برادربزرگوار گفتند تهاجم فکری است. مقابله با این تهاجم تنها با نهادینه کردن روش آسمانی و شناخت آن امکان دارد. این روش آفریدگار هستی است. این روش دانای آگاه است. این روشی است که از هیچ روزنهای باطل به آن راه ندارد. اگر به خواندن بندهای این روش بپردازید خواهید دید نمونهی اعلی و روش عدالت و رحمت، منفعت و حکمت است. چگونه با این تهاجم فرهنگی مقابله نماییم؟ تنها راه مقابله با آن مسلح شدن به علم است. انسان از حقیقت لذت میبرد. حقیقت غذای روح است. شما وقتی حقیقت را بشناسید گویا دنیا را به دست آوردهاید. وقتی بدانید که برای به دوش کشیدن رسالتی آفریده شدهاید آن گاه ارزش خود را درک میکنید. <p class="quran">﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾<br />
(سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد اگر مؤمن باشید.(</p>
<p class="author">[سوره آل عمران: 139]</p>
حقیقت این است که شما میبینید آن طرفهای دیگر- من آنها را در تمام سخنرانیهایم طرف دیگر مینامم- میخواهند خودشان تنها زندگی کنند و فرهنگ خودشان، جهانی شدن و حیوانی سازیشان را تحمیل کنند. میخواهند بقیه را به بندگی بکشند. ما زمانی آزادیم که خداوند را بشناسیم. زمانی که بدانیم این آفریدگار بزرگ اگر ما را به غیر خود واگذارد نباید او را عبادت کنیم. <p class="quran">﴿وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ﴾<br />
(و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و تمام كارها به او بازگردانده مى شود پس او را پرستش كن و بر او توكل نماى(.</p>
<p class="author">[سوره هود: 123 ]</p>
<p class="title">خداوند با یاری و تایید مؤمنان با آنان است: </p>
وقتی خداوند را بشناسید و روش او را بدانید و به عبادت او بپردازید یک موجود بزرگ میشوید. یاران پیامبر هر کدام هزار نفر میارزند. و مردم گمراه دور از روش الهی هر هزار تا به اوف نمیارزند. اف یک صدای بی معنا است. وقتی یکی از فرماندهان مسلمانان یعنی سیدنا خالد بن ولید در جنگی نیازمند کمک پنجاه هزار تن بود، ابوبکر صدیق تنها یک نفر یعنی قعقاع بن عمرو را برایش فرستاد. وقتی نزد خالد رسید به او گفت: نیروهای کمکی کجاست؟ به او گفت: من خودم نیروی کمکیام تنها! تعجب کرد. او با خود نامهای داشت. ابوبکر صدیق به او گفت: ای خالد، تعجب نکنی اگر یک نفر را برایت فرستادهام. به آن که محمد را به پیامبری فرستاد سوگند که سپاهی که قعقاع در آن باشد شکست نمیخورد. شما اکنون میبینید که جوانی که حافظ قرآن است چطور میخواهد زندگیاش را برای نابود کردن دشمن هدیه کند. چگونه سلاح اتمی را از بین میبرد. هواپیماها و تکنولوژی و همه چیز را نابود میکند. جنگ با انسان شروع شده و با انسان پایان مییابد: <p class="sh3er">پنداری که تو جسمی کوچک هستی، در حالی که جهانی بزرگ در تو وجود دارد<br />
***</p>
اما ناگزیر باید خداوند را بشناسید تا از او یاری بگیرید. اگر خدا با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ اگر خداوند بر علیه شما باشد چه کسی با شما است؟ هیچ کس با شما نیست. وقتی با خدا هستید خداوند با شما است. معنای با شما بودن خدا یعنی اینکه شما یاری، حمایت و حفاظت و موفق مینماید. این معنای سخن خداوند است که: خداوند با مؤمنان است. خداوند با پرهیزگاران است. خداوند با راستگویان است. <p class="quran">﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾<br />
(قطعاً خدا با شكيبايان است.(</p>
<p class="author">[سوره انفال: 46]</p>
او با تأیید شما، با حفاظت شما، با یاری و توفیق شما با شما است. وقتی خدا با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ و وقتی خداوند بر علیه شما باشد چه کسی با شما است؟ شما دانشجو هستید و در آیندهی نزدیک از بزرگان ملت خود میشوید. این صحابی جوان که نام وی اسامه بن زید است محبوب پیامبر بود و ایشان او را فرماندهی سپاهی نمود. در این سپاه ابوبکر، عمر، عثمان و علی حضور داشتند. آنان بزرگان اصحاب و شیوخ بودند اما تحت امر سیدنا اسامه بودند. محبوب رسول الله سوار و ابوبکر پیاده بود. شرم نمود و گفت: ای خلیفهی رسول الله، یا شما سوار شوید یا من پیاده خواهم شد. گفت: به خدا نه من سوار میشوم و نه تو پیاده میشوی. چه اشکال دارد اگر یک لحظه گامهایم در راه خدا خاک آلود شود. این دین است. از یک جوان قهرمان ساخته است. از یک جوان فرماندهی سپاه ساخته است. به خدا سوگند پایان این امت تنها با آنچه آغاز آن اصلاح شد، درست خواهد شد. <p class="s7adeth">((إن الإسلام بدأ غريباً وسيعود غريباً كما بدأ، فطوبى للغرباء))</p>
<p class="s7adeth"> ((اسلام غریب آغاز شد و باز غریب خواهد شد، پس خوشا به حال غریبان))</p>
<p class="author">[مسلم و ابن ماجه از ابوهریره ]</p>
<p class="title">ضرورت استفاده از دانشهای غرب و رها کردن رفتارهای آنان: </p>
شاید کسی بگوید: چه چیزی از طرف دیگر بگیریم و چه چیزی را رها کنیم؟ من میگویم: آنچه مربوط به حوزهی عقل است از آنان بگیرید و آن چه مربوط به نفس آنان است را رها سازیم. احساس ما برای ما و احساس آنان برای خودشان باشد. اما فرهنگ یک قدر مشترک میان تمام ملتها است. فرهنگ هر ملتی به مثابهی عسلی است که در طی گذر نسلها از گلهای مختلف ملتها گرفته شده است. اگر گروهی از زنبورها ما را نیش بزنند آیا عسل آنها را رها میکنیم؟ از عقل آنان استفاده میکنیم تا ملت خود را قدرتمند سازیم و دانش آنان را میگیریم و اخلاق آنان را رها میکنیم و ارزشها و ابتذال و فرهنگ و گمراهی و فروپاشی خانوادگی و از هم گسیختگی شان را کنار میگذاریم.<br />
جوانی امریکایی عاشق یک دختر شده بود. از پدرش مشورت خواست و وی گفت: نه پسرم هرگز او خواهر تو است و مادرت نمیداند. عاشق دیگری شد و با پدرش مشورت کرد باز هم پدرش گفت: او خواهر تو است و مادرت نمیداند. و دختر دیگری را دوست داشت و با پدرش مشورت نمود و پدرش گفت: خیر او نیز خواهرت هست و مادرت نمیداند. او ناراحت شد و نزد مادرش رفت و موضوع را گفت. مادرش گفت: هر کدام را دوست داری انتخاب کن. تو پسر او نیستی و او هم نمیداند. این جامعهی آنان است. اما در میان مسلمانان نظم، پاکدامنی، وفاداری به همسر، یکپارچگی خانوادگی، پدر، مادر و فرزندان وجود دارند. ما وحی آسمانی، روش الهی، ارزشهای والا از نزد آفریدگار آسمانها و زمین را در اختیار داریم. نیاز به فرهنگ آنان نداریم. به جهانی شدن و ابتذال آنان نیازی نداریم. روزی که استعمار با سربازانش برخی از کشورها را اشغال کرده بود مشکل از این تهاجم فرهنگی کمتر بود. محور این سخنرانی همین موضوع است. زیرا انسان وقتی دشمنی را ببیند که به کشورش حمله کرده غیرتی میشود اما وقتی فیلم مبتذلی را مشاهده میکند یا شبکهی ماهوارهای مبتذلی را میبیند، فرو میریزد و هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.<br />
یکی از رئیس جمهوران فرانسه به جوانان آفریقا چه چیزی هدیه داد؟ هدیهای داد. فکر میکنید چه هدیهای به آنها داد؟ یک ایستگاه ماهوارهای مبتذل به آنان داد. این را رایگان در اختیارشان گذاشت. چرا؟ برای اینکه انسانها را نابود کند. ارزشها را از او بگیرد. انسان اگر با خدا باشد قوی است. اما اگر منحرف شود و در شهوتهای حرام بیفتد ناتوانترین مخلوق میشود. این مفهوم را قرآن بیان میکند: <p class="quran">﴿فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ﴾<br />
(پس قوم خود را سبك مغز يافت [و آنان را فريفت] و اطاعتش كردند چرا كه آنها مردمى منحرف بودند.)</p>
<p class="author">[ سوره زخرف: 54]</p>
وقتی فساد کردند ناتوان شدند. شما ان شاء الله آینده در انتظارتان است. این آینده نیاز به آگاهی دارد. من خواهش میکنم تغذیهی صحیحی داشته باشید. مثال معروفی وجود دارد. ظرف آب آن است که سردی آن را حفظ میکند. این ظرف از بالا سوراخی دارد. یک شیر در پایین نیز دارد. هر چه از درپوش بالا در آن بریزید از پایین دریافت میکنید. تغذیهای که از نظر فرهنگی میشوید همان را ارائه میدهید. شما همان را میگویید که آموختهاید.<br />
وقتی انسان فرهنگ ابتذالی را بیاموزد یا فرهنگ گمراهی را بیاموزد چه بگویم به شما؟ سفیر دولت بزرگی چند ماه پیش در یک کشور اروپایی تعیین شد. از آداب تعیین سفیر این است که مراسم خداحافظی در کشورش برایش گرفته شود و وزیر امور خارجه میآید تا اوراق اعتماد را به او عطا نماید تا به رئیس جمهور دولتی بدهد که در آنجا سفیر است. از آداب آنان در آنجا این است که همسرانشان با آنان میآیند تا شاهد مراسم تکریم شوهرانشان باشند. با این سفیر چه کسی آمده بود؟<br />
با او همسری نبود. یک شریک هم جنس باز با او بود. جهانی شدن آنان این است. انسانی محترم به عنوان سفیر یک کشور بزرگ در اروپا تعیین میشود. همراه شریک جنسی خود میآید. در اسلام زنا با ناهنجاریها فرق دارد. زنا بر خلاف حکم شرعی است. اما ناهنجاری بر خلاف فطرت است. تفاوت زیادی میان این که از فطرت سر پیچی کنید و یا از حکم شرعی سر باز زنید، وجود دارد. من میخواهم به شما بگویم: باید فرهنگ، باورها و برنامهی خود را از خداوند خود بگیریم؛ زیرا او آفرینندهی ما است و آفریننده تنها کسی است که باید از دستورالعملهای وی پیروی کرد. <p class="title">ضرورت تغذیهی علمی و روحی مؤمن برای نیرومند شدن: </p>
دوستداران، اکنون شاهد تلفنهای همراه هستید. میشنوید و میبینید. اگر این تلفن همراه شارژ نشود آیا قابلیت تماس صوتی دارد؟ آیا کاربردی دارد؟ آیا شما را به کسی مرتبط میکند؟ باید شارژ شود. باور کنید مؤمن نیز باید شارژ شود. اگر شارژ علمی و روحی شود قوی میشود. <p class="quran">﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾<br />
(و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد )</p>
<p class="author">[ سوره آل عمران: 139]</p>
<p class="quran">﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾<br />
) و قطعاً خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى كند يارى میدهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست ناپذير است)</p>
<p class="author">[سوره حج: 40]</p>
<p class="quran">﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا﴾<br />
(و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند.)</p>
<p class="author">[سوره آل عمران: 146 ]</p>
بیست سال پیش یا بیشتر در دبیرستان تدریس میکردم. یک کتاب از فرانس فانون تدریس میشد. نام این کتاب را شنیدهاید؟ شکنجه گران زمین. وحشی گری غرب در آفریقا را توصیف میکرد. حقیقتا باید این کتاب را خواند. اوج جنایت و نهایت ستمدیدگی و سوء استفادهای بی سابقه را به تصویر میکشد.<br />
انسان اگر از روش الهی منحرف شود وحشی میشود. این وحش اکنون آشکار شده است. همه میبینید که چگونه دوست دارد تنها خودش زندگی کند. و تنها از زندگی لذت ببرد. باید کیان خود را بر آوار دیگران بسازد. زندگیاش را بر پایهی مرگ دیگران بسازد. امنیت خود را بر ترس دیگران استوار سازد. باید ثروت خویش را از فقر دیگران بدست آورد. در او هیچ نشانهای از عدالت وجود ندارد. آنچه شما در سرزمینهای خود از آن رنج میبرید ما در قدیم در سرزمین خود از آن رنج میبردیم. هدف یکی است. باید شما برخیزید. برای شناخت خداوند بپا خیزید. برای شناخت روش الهی اقدام نمایید. برای رساندن رسالت آسمانی به ملتها برخیزید. باید نگران تمام مسلمانان در تمام جهان باشید. <p class="title">ارتباط دینی قویترین ارتباط در جهان امروز است: </p>
ارتباط دینی قویترین ارتباط در جهان امروز است. شما وقتی برادر خود را در جایی میبینید. اصحاب گرامی والاترین مثالاند. وقتی مهاجران به مدینه آمدند هر انصاری با یک مهاجر پیمان برادری بست. انصاری به برادر مهاجرش میگفت: <br />
من دو باغ دارم یکی مال تو باشد. من دو مغازه دارم یکی را به تو میدهم. مهاجران والاترین درجهی پاکدامنی را داشتند. یکی از آنان میگفت: خداوند به مال تو برکت دهد اما بازار را به من نشان بده.<br />
وقتی شما به امت بزرگی منتسب هستید احساس همبستگی میکنید. احساس قدرت میکنید. من امیدوارم همهی شما به این دین بزرگ منتسب باشید و خود را منتسب به امتی بدانید که خداوند آن را امت میانهرو دانسته است. اما اکنون از ادای رسالت خود ناتوان مانده است. از خداوند بزرگ میخواهم رویدادهایی که از سوی غرب دامنگیر ما شده را عامل بیداری و بیدار شدن از خواب غفلت نماید. من فرصتی را برای گفتگو و پرسشهای شما و نظراتتان اختصاص میدهم ان شاء الله.<br />
و سپاس خداوند جهانیان را <p class="title">پرسش و پاسخ: </p>
<p class="subtitle1">مقابله با دشمنان با کسب مال حلال و استخراج منابع و خودکفایی: </p>
ج: سپاس فراوان از پرسش بسیار مهم شما. خداوند به شما برکت دهد و علم شما را سودمند نماید. من باور دارم که دشمنان یا طرف دیگر نمیتواند با اسلام مقابله کند. اما همان طور که گفتم میخواهند اسلام را از داخل نابود کنند. با ساختن انسانهایی از جنس ما ولی غربی شده و با فرهنگی متفاوت از فرهنگ ما و ارزشهایی که با ارزشهای ما متفاوت است. آنان جعلیاند. ظاهری متفاوت از باطن خود دارند. این یک حقیقت آشکار است. با این عبارات آن را خلاصه میکنم: ما نگران اسلام هستیم نه از سوی دشمنانش بلکه از سوی مدعیان اسلام که به ظاهر رسالت آن را به دوش میکشند اما از داخل آن را منفجر میسازند. این سخنان صد در صد درست است اما چگونه با آنان مقابله کنیم؟<br />
برادر بزرگوار خداوند شما را خیر دهد. طرف دیگر اگر بخواهد ما را فقیر سازد اولین عبادت ما کسب اموال و اندوختن ثروت است. خودکفا شدن و وارد نکردن. بسنده کردن به منابع خودمان. خودمان آن را بسازیم و استخراج کنیم. اگر طرف دیگر بخواهد ما را فقیر نماید اولین عبادت ما کسب مال حلال است. استخراج منابع و حفاظت از آن و ساخت آن و خودکفا شدن.<br />
اکنون سخن شما این است. اگر طرف دیگر بخواهد ما را گمراه سازد اولین عبادت ما این است که حق را آشکار نماییم و حقیقت این دین را تبیین نماییم. با اطمینان پاسخ آنان را بدهیم. اعتقادات آنان بر پایه دروغ است و بر گمراهیها و مغالطه استواراند. باید تبیین نماییم. وقتی در جامعهای گمراهیهایی مشاهده میکنید و اندیشههای ویرانگر میبینید اولین عبادت، شفاف سازی و توضیح حقیقت است. درس بخوانید و یاد بگیرید که چگونه یک دعوتگر باشید. زیرا نبرد حق و باطل نبرد ابدی است. باید بایستیم و حقیقت را آشکار سازیم. این مأموریت علما در جهان اسلام است که به روشن سازی بپردازند. زیرا امکان ندارد باطل دلیلی داشته باشد. اما نزد نادانان استدلالهای باطل پذیرفتنی است. اگر نادان را آگاه کنید و تبیین کنید که انسان برای این هدف آفریده شده است. این روش او است و این به نفع او است. شبهات با یقین، بینوایی با کسب مال و خواری با شرافتمندی از بین میرود. <p class="subtitle1">هر کس در این دین بزرگ وارد شود؛ او از ما و ما از او هستیم: </p>
پادشاهی به نام جبله بن ایهم نزد سیدنا عمر آمد. دور کعبه میچرخید و یک بادیه نشین از قبیلهی فزاره عبایش را لگد کرد. چنان ضربهای به او زد که بینیاش شکست. این بدوی به عمر شکایت کرد. عمر او را فرا خواند. به او گفت: آیا این ادعای فزاری زخمی درست است؟-به صورت شعر- گفت: من چیزی را انکار نمیکنم. من او را ادب کردم و حق خودم را با دست خودم گرفتم. گفت: این جوان را از خود راضی کن و تا زمانی که دستانت به خون او آلوده شده باید او را راضی کنی یا این که همین الآن بینی تو را خواهد شکست و قصاص خواهی شد. گفت: چطور ای امیر، او یک بازاری است و من پادشاه هستم؟ چطور میتوانی یک ستاره را به زمین بکشی؟ گفت: ما دمدمی مزاجی جاهلیت و غرورهای متکبرانه را دفن کردهایم و کاخی جدید بر بالای آن ساختهایم و مردم از نظر ما چه برده و چه آزاده برابر اند. گفت: من به گمان خودم خیال میکردم نزد تو قویتر و شریف ترم اما زهی خیال باطل. اگر مرا رد کنی من مرتد میشوم. گفت: گردن مرتد با شمشیر زده میشود. جهانی که ما ساختهایم هر گونه شکافی در آن با شمشیر قابل جبران است. شریفترین و قویترین انسان با مردم کوچه و بازار برابر است.<br />
سیدنا عمر خلیفهی مسلمانان و ابر قدرت اسلام به بیرون از شهر میرود تا از بلال استقبال کند. این دین است. <p class="quran">﴿ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ﴾<br />
(در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست)</p>
<p class="author">[سوره حجرات: 13]</p>
سیدنا عمر خلیفهی مسلمانان و ابر قدرت اسلام به بیرون از شهر میرود تا از بلال استقبال کند. این دین است. زیرا اسلام امتی است. هر کس وارد اسلام شود از ما است و ما از اوییم. منافع ما منافع او و دشمنان ما دشمنان او است. این کاملترین چیز است. هرکس وارد این دین میشد از ما بود و ما از او بودیم. سئوال بسیار خوبی بود. خداوند شما را خیر دهد. درود و رحمت خداوند بر شما باد. <p class="title">تعریف جهانی سازی: </p>
ج: جهانی سازی یعنی اینکه فرهنگ، اندیشه، سبکهای رفتاریشان را بر جهان تعمیم دهند. من میدانم چه میگویم. کنفرانسهایی میگذارند. این کنفرانسها قوانینی مانند تأخیر سن ازدواج تا چهل سالگی را تصویب میکند. جوانان در خانهی پدر و مادرشان پیش از ازدواج ارتباط داشته باشند و سقط جنین حفاظت شده اتفاق افتد. ازدواج یعنی عقد دو نفره حال میان دو مرد باشد یا دو زن یا یک زن و یک مرد. اینها آرمانهای جهانی سازی آنان است.<br />
برای همین جهانی سازی نامیده شده است. یعنی از جهان. چیزی که بر تمام جهان عمومیت بخشیده شود. من نظر دقیقی دارم بهتر است آن را برایتان تبیین نمایم. همزن دیدهاید-همزن میوه و کوکتل- اکنون جهان شبیه یک همزن بزرگ شده است. ما مسلمانان آب پاک داریم. غذای حلال داریم. گوشت داریم و در همزن میگذاریم. خوک، شراب، و آب شور هم وجود دارد. همه دور میزند. اکنون در جهان چیزی به نام فرهنگ آمیزی وجود دارد. در جهان هر ملتی فرهنگ خود را داشت.<br />
و ويژگیهای آن را حفظ میکرد. اکنون با این ارتباط رسانهای جهان همه تبدیل به یک دهکده شده است. سپس تبدیل به یک خانه و اکنون تبدیل به یک اتاق شده است. طبیعتاً فایدههایی دارد. اما زیانهایی هم دارد. تمام بدیها و انحرافات در جهان تعمیم یافته است. جهانی شدن یعنی فرهنگ غرب تعمیم داده شود. ابتذال و فروپاشی اخلاقی و فروپاشی خانوادگی و شهوت پرستی آنان و بیدینی شان تعمیم یابد. این جهانی شدن است. واضح است؟ <p class="title">جهانی سازی اسلامی: </p>
ج: این بطری، آب صد در صد پاکی دارد. آب معدنی بسیار خوبی دارد. اگر بطری دیگری باشد و خدای نکرده در آن آب شور یا آلوده باشد. اگر تمام این آبها را بر تمام جهانیان پخش کنیم دچار جنایت شدهایم، اما اگر این آب پاک را توزیع نماییم بیتردید بهترین کار را انجام دادهایم.<br />
پس اسلام نیز جهانی سازی است. من صد در صد با شما هم عقیدهام. اسلام روش آفریدگار هستی را داراست. او عادل است. وقتی یکی از اصحاب مهاجرت کرد یکی از کافران او را دستگیر کرد. به آنان گفت: به خدا سوگند اگر مرا آزاد کنید هرگز با شما نخواهم جنگید. آنان او را آزاد کردند. او این داستان را برای پیامبر بازگو کرد. بعد از دو سال به همراه پیامبر در جنگ شرکت کرد. ایشان فرمود: باز گرد. آیا به آنان قول ندادهای و با آنان پیمان نبستهای؟<br />
جهانی سازی اسلامی یعنی تعمیم حقیقت. عمومی سازی خیر و خوبی. تعمیم زیبایی واقعی و انصاف. تعمیم دادن رحمت و خدمت. بنابراین جهان فاتحانی مهربانتر از عرب به خود ندیده است. اسلام همگانی است. اسلام جهانی سازی دارد. اما شما روش آفریدگار جهان را جهانی کنید. روش یک انسان شهوت پرست را جهانی نکنید. جهانی سازی برای ما به عنوان یک اصل چیزی در بر ندارد. من جهانی سازی میکنم اما اجباری در دین نیست. من با زور جهانی سازی نمیکنم. <p class="quran">﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ﴾<br />
(با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن.)</p>
<p class="author">[ سوره نحل: 125 ]</p>
پس ما جهانی سازی داریم. اگر دین خود را درک کنیم و الگویی برتر باشیم جهانی سازی ما بر جهانی سازی آنان غالب میآید. کشمکشی میان دو جهانی سازی وجود دارد؛ جهانی سازی کفر و جهانی سازی ایمان. <p class="title">گسترش جهانی سازی اسلامی با استدلال و نه زور: </p>
ج: احسنت، حقیقت همین است. اما فرضاً آیا باور دارید که روش آفریدگار هستی در مقابل روش یک انسان کافر ناتوان شود؟ اما کوتاهی از ما است. من با شما هستم. دانشمندان اسلام بسیار کوتاهی میکنند. وقتی میآموزیم و وقتی فرصت سخن به ما داده میشود. فرصت گفتن و نوشتن مییابیم. فرصت تألیف و فرستادن گروههایی برای تحصیل و نیز فرصت ایجاد مراکز اسلامی در جهان غرب را مییابیم. یک آمریکایی به حج آمده بود میگفت: ما ابرقدرت جهان هستیم. اما اگر شما ما را به اسلام قانع نمودید قدرت ما از شما خواهد بود. ما به عنوان مسلمان کوتاهی میکنیم. حق با ما است و حق قدرتمند است.<br />
اکنون شخصی به نام جیفری لانچ استاد ریاضیات سان فرانسیسکو بزرگترین بی دین جهان، دانش آموز دختر مسلمانی از خاورمیانه نزد او میآید. در روزهای گرم تابستان کاملاً محجبه است. او بی دین است و میگوید: حتما این دختر دلایل بسیار قوی دارد که وی را وادار به پوشیدن این حجاب در کشوری مانند آمریکا در این روزهای گرم میکند. این دختر دکترای ریاضیات دارد. این استاد ملحد شروع به خواندن کتابهای اسلامی میکند. اکنون یکی از بزرگترین داعیان اسلام شده است. اسلام ما بسیار قوی است. دلیل من سیدنا خالد است که ایمان آورد. پیامبر اکرم به او فرمود: تعجب میکنم از تو ای خالد تو را صاحب دیدگاه میدانم. امکان ندارد انسان باهوش اسلام نیاورد. زیرا اسلام روش آفریدگار هستی است. اسلام وحی است. عقل با او سازگار است. فطرت با او سازگار است. واقعیت با او همراه است. پس حق دایرهای است که خط انتقال درست از آن میگذرد. عقل صریح و فطرت سالم و واقع عینی در آن است. من در این باره که جهانی سازی اسلامی باید گسترش یابد موافقم. اما نه با زور بلکه با استدلال. پیامبر میفرماید: «بیاموزید و خشونت نکنید» و خداوند متعال میفرماید: <p class="quran">﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾<br />
(در دين هيچ اجبارى نيست(</p>
<p class="author">[ سوره بقره: 256 ]</p>
بزرگترین دولت جهان اسلام اندونزی است. چگونه فتح شد؟ از طریق تاجران و نه به وسیلهی شمشیر و اسلحه. <p class="title">معنى نوسازی دین: </p>
ج: به محض اینکه بخواهید چیز جدیدی بر اسلام بیفزایید بدین معناست که ناقص است. شما آن را متهم به نقص کردهاید. هرگاه بخواهید چیز جدیدی بر اسلام بیفزایید شما آن را متهم به نقص کردهاید و هرگاه که چیزی از آن حذف کنید مانند حکم قطع ید شما آن را به اضافه داشتن متهم نمودهاید. خداوند چه میفرماید: <p class="quran">﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾<br />
(امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم.)</p>
<p class="author">[ سوره مائده: 3 ]</p>
کمال عددی و کیفی یعنی تعداد مسائلی که اسلام به آن پرداخته کامل و روش پرداختن به آن نیز روش پخته و کاملی است. بنابراین هر گونه کم و زیاد در آن به این معنا است که ما آن را به کمبود یا اضافات متهم نمودهایم. اما معنای نوسازی چیست؟ بنابراین نوسازی - خوب دقت کنید چه می&zwn
سپاس خداوند جهانیان را و درود و سلام بر سیدنا محمد راستین وعدهی امانت دار.<br />
پیش از هر چیزی از صمیم قلب از این دعوت شما سپاسگزاری میکنم. این بیانگر یکپارچگی برادران گرامی و نیز وحدت ما است. شما مهمان ما و ما خانوادهی شما هستیم ان شاء الله و این شهر پاک در جهان به پذیرایی دانشجویان معروف است. فرشتگان بالهای خود را به نشانهی خشنودی از کارهای دانشجو در مقابل وی باز مینماید. هر کس در طلب علم به راهی رود خداوند راهی از بهشت را برای او باز میکند.<br />
انسان، عقلی است که درک میکند، قلبی است که دوست دارد و جسمی است که حرکت میکند. غذای عقل علم، غذای قلب عشق و غذای جسم خوردنی و نوشیدنی است. هر کس این نیازهای سه گانه را برآورده سازد برتر است. کسی که یکی از آنها را برآورده سازد، افراطی است. تفاوت میان برتری و افراط بسیار است. شما انسانی هستید که عقلی درک کننده دارید و قلبی عاشق و جسمی حرکت کننده و ناگزیر باید دوست داشته باشید اما چه کسی را دوست دارید؟<br />
پیش از هر چیزی حقیقت را دوست دارید؛ زیرا طلب حقیقت نیاز عالی انسان است. نیازهای والای وی در آن است. نیازهای دنیایی او نیز در آن است. حقیقت نیاز والای وی است. بارزترین مسأله در این حقیقت این است که این هستی یک آفریدگار بزرگ دارد. یک برنامهی حکیمانه و پروردگاری مهربان دارد و این انسانها همه بندگان او هستند. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ﴾<br />
﴿ اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد﴾</p>
<p class="author">[حجرات: 13]</p>
لام، لام تأکید است. علت تنوع زبانها، رنگها و ويژگیها شناخت و تکامل است نه کشتار و آزار و اذیت. جهان امروز سراسر ظلم و ستم است. جهان امروز مالامال از جنایتها است. نژاد پرستی بیداد میکند. برتری جویی فراوان است. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ﴾<br />
﴿ اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى ترديد خداوند داناى آگاه است.﴾</p>
<p class="author">[حجرات: 13]</p>
<p class="s7adeth">((كلكم لآدم وآدم من تراب، الخلق كلهم عيال الله، فأحبهم إلى الله أنفعهم لعياله))<br />
((همهی شما از آدم و آدم از خاک است. مخلوقات همه بندهی خدا هستند. محبوبترین آنان نزد خداوند بهترین آنان برای خانوادهاش میباشد))</p>
<p class="author">[طبرانی در الكبير از ابن مسعود ]</p>
ما به این مفاهیم که ما را یکپارچه سازد، نیازمندیم. در اتحاد ما قدرت است. ما به این مفاهیم نیازمندیم تا بین ما انس و الفت برقرار کند. <p class="title">عبادت، علت وجود انسان بر روی زمین است: </p>
حقیقت نخست این است که: شما وقتی به کشوری سفر میکنید و در یکی از هتلهای آن استقرار مییابید. در صبح روز بعد که بیدار میشوید میگویید: به کجا بروم؟ ما از شما میپرسیم: چرا به این کشور آمدهاید؟ اگر برای تحصیل آمدهاید پس به مؤسسات و دانشگاهها بروید و اگر برای تجارت آمدهاید به کارخانهها و سازمانها بروید و اگر برای گردشگری آمدهاید به گردشگاهها و مکانهای تفریحی بروید. از این چه برداشتی میکنیم؟ تنها زمانی کارتان درست است که راز وجود خود را بدانید. شما اینجا هستید تا عبادت کنید. زیرا خداوند بزرگ میفرماید: <p class="quran">﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴾<br />
﴿و جن و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند.﴾</p>
<p class="author">[ذاريات: 56]</p>
عبادت چیست؟ برخی از مردم برداشت محددود و سطحی از آن دارند. عبادت اطاعت داوطلبانه آمیخته به محبت قلبی مبتنی بر شناختی یقینی است که منجر به سعادت و خوشبختی ابدی میشود. شما اکنون در شام هستید. کشور دوم شما ان شاء الله. اما آیا برایتان روشن نیست که شما در اینجا برای تحصیل آمدهاید؟ بنابراین هر گونه فعالیتی به جز درس خواندن در شام، تلف کردن وقت و زیان است. شما اینجا آمدهاید تا درس بخوانید. چرا روی زمین هستید؟ به خاطر این که خداوند را عبادت کنید. تنها عاملی که باید دستور العملهایش را رعایت کنید کیست؟ عامل سازنده است. بنابراین شما دستگاهی بسیار پیچیده و گران دارید. بسیار مفید است. نقصی در آن ایجاد شده است. شما به دنبال انسانی میگردید تا آن را تعمیر کند. آیا به دنبال دوست صمیمی میروید یا به دنبال کارشناس؟ خداوند متعال میفرماید: <p class="quran">﴿ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴾<br />
(چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمىكند.)</p>
<p class="author">[ فاطر: 14 ]</p>
کسی که ما را آفریده، خود متخصص است و بسیار دانا است. <p class="quran">﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ﴾<br />
(اى مردم پروردگارتان را عبادت کنید كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودهاند آفريده است.)</p>
<p class="author">[بقره: 21 ]</p>
بنابراین ما بر روی زمین هستیم تا خداوند را عبادت کنیم و عبادت خداوند یعنی اطاعت از او به طور داوطلبانه و آمیخته با محبت قلبی مبتنی بر شناختی یقینی که منجر به خوشبختی ابدی میگردد. <p class="quran">﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً﴾<br />
(و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم)</p>
<p class="author">[سوره اسراء: 70]</p>
<p class="title">انسان نخستین و شریف ترین مخلوق است: </p>
از آنجا که انسان هستید اولین مخلوق هستید. کسی که خودش را بشناسد پروردگارش را شناخته است. از آنجا که انسان هستید، اولین مخلوق هستید. <p class="quran">﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً﴾<br />
(ما امانت [الهى و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود)</p>
<p class="author">[سوره احزاب: 72]</p>
بنابراین اگر میخواهید کارتان درست باشد ناگزیر باید راز وجود خود را بشناسید. چرا شما بر روی زمین هستید؟ چرا آفریده شدهاید؟ شما اولین مخلوق هستید. شما شریف هستید: <p class="quran">﴿ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ ﴾<br />
(و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم(</p>
<p class="author">[ سوره اسراء: 70 ]</p>
<p class="title">شما مخلوق مکلف هستید: </p>
<p class="quran">﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴾<br />
(و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.)</p>
<p class="author">[ سوره ذاريات: 56]</p>
کسی که خودش را بشناسد پروردگارش را شناخته است. شما برای بهشتی آفریده شدهاید که به وسعت آسمانها و زمین است و به دنیا آمدهاید تا بهای ورود به بهشت خود را بپردازید. پس هر گونه فعالیتی که دور از عامل ورود به بهشت باشد؛ بیهوده است.</p>
<p class="quran">﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً ﴾<br />
( بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم * [آنان] كسانى هستند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.)</p>
<p class="author">[سوره كهف: 103-104]</p>
<p class="title">خوشبخت کسی است که راز وجود خود را بداند و حرکت وی مطابق با هدفش باشد: </p>
بنابراین وقتی راز وجود خودتان را در دنیا بدانید، کارتان درست میشود. هم چنین اگر در دمشق بدانید که راز وجودتان در آنجا درس خواندن است پیروز خواهید شد. اکنون چه زمانی موفق خواهید شد؟ اکنون شما دانشجو هستید. از خداوند میخواهم که در کشورهای خودتان انسانهای بزرگ و رهبرانی برای ملت خود شوید و مشعلهای نوری در این تاریکیهای جهالت شوید که شر بر خیر غلبه یافته است. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: <p class="s7adeth">(( تمتلئ الأرض ظلماً وعدواناً حتى يأتي أخي عيسى فيملؤها قسطاً وعدلاً ))<br />
((زمین پر از ستم و دشمنی میشود تا این که برادرم عیسی میآید و آن را پر از عدل و داد مینماید))</p>
<p class="author">[ ابن ماجه از عبد الله با لفظی شبیه به آن ]</p>
چگونه خوشبخت میشوید؟ اگر در آستانهی یک امتحان سرنوشت ساز باشید، سال آخر، فارغ التحصیلی یک مسئلهی مهم است. اگر موفق شوید بر پایهی این موفقیت سرافراز به کشور خود باز میگردید تا بالاترین مقام و پست را به دست گیرید و برادران صمیمی شما میآیند و شما را به مکانی زیبا در اطراف شام میبرند. مناظر زیبا و غذاهای زیبا است، آیا آرامش دارید؟<br />
امتحان پس از چند روز دیگر برگزار میشود. این مکان زیبا است. غذا لذیذ است. دوستان شما را دوست دارند. آیا این حرکت – که بروید به تفریح و غذای لذیذ بخورید و از مناظر زیبا لذت ببرید - با هدف مهم شما متناسب است؟ تناسبی ندارد. بنابراین ناراحت میشوید. در مکانی زیبا اندوهناک هستید. غذای لذیذ میخورید و اندوهگین هستید. در کنار دوستان صمیمیتان مینشینید و اندوهگین هستید. اما اگر در اتاق خود بنشینید و کتاب مورد نظر را بخوانید و آن را بفهمید، احساس آرامش میکنید. بنابراین چه زمانی انسان آرامش دارد؟<br />
وقتی حرکت وی متناسب با هدف او باشد. تاجر چه زمانی آرامش میگیرد؟ وقتی فروش زیاد باشد و بر جای نمینشیند. خوردن را فراموش میکند. او خوشبختترین مردم است. زیرا خرید و فروش میکند. اما اگر مشتری نباشد و خرید و فروش انجام نشود و بر روی مبل نرم بنشیند و بهترین غذا را بخورد، پس چرا باید ناراحت باشد؟ زیرا این رکود بازار وی را اندوهگین میسازد. بنابراین: وقتی راز وجود خود را دانستید عمل شما درست خواهد بود و اگر حرکت شما متناسب با هدفتان باشد خوشبخت خواهید بود. اینها حقایق اساسی هستند. هر باهوشی عاقل نیست. شاید بسیار باهوش باشید و کتاب بزرگی را فهمیده باشید. در امتحان نمرهی بالایی گرفته باشید. شاید نفر اول باشید. اما نزد خداوند عاقل نیستید. عاقل کیست؟<br />
کسی که پروردگارش را بشناسد و راز وجود خود را بداند و هدف از وجود خود را درک کند و روشی که باید طبق آن حرکت کند را نیز بداند و هدفی که برای آن خلق شده را نیز بشناسد. او عاقل است. بنابراین باری پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار دیوانهای میگذشت. عمدی پرسید: این کیست؟ گفتند: او دیوانه است. فرمود: خیر، او گرفتار است. دیوانه کسی است که نافرمانی خداوند را بکند. <p class="title">روش الهی ضامن سلامتی ما است: </p>
برادران ارجمند، خداوند شما را گرامی بدارد و در درستان موفق نماید. هر شهوتی که خداوند در انسان قرار میدهد جهت دفع آن کانالی پاکیزه قرار میدهد. در این اسلام بزرگ هرگز محرومیتی وجود ندارد. وقتی بر روی زمینی هموار راه میروید و تابلویی میبینید که نوشته است: هشدار! زمین مین گذاری شده است. آیا نسبت به کسی که این تابلو را نصب کرده احساس کینه توزی دارید یا از وی تشکر میکنید؟ سپاسگزاری میکنید، آیا این تابلو مانعی برای آزادی شما است یا ضامن سلامتی شما است؟ ضامن سلامتی شما است. وقتی امر و نهی را درک میکنید. وقتی روش الهی را درک میکنید که ضامن سلامتی شما است و باطناً و ظاهراً آن را انجام میدهید. در سرزمین خودتان و دیگر سرزمینها آن را اجرا میکنید. سخن یکی از دانش آموزان برایم جالب بود که گفت: اشخاصی هستند که دین آنان جغرافیایی است. یعنی خداوند را در سرزمین خودشان عبادت میکنند و وقتی سفر میکنند به کشوری دیگر نافرمانی خداوند را میکنند. خداوند هر جا که باشید با شما است. این یک نکته است. <p class="title">ابعاد عبادت: </p>
عبادت سه بعد دارد؛ هم چنین انسان دارای سه بعد عبادی است: یک بعد شناختی است و باید حقیقت را بجویید؛ زیرا غذای عقل علم است و یک بعد رفتاری حرکتی دارد، باید و نبایدها. اسلام مجموعهای از ارزشها است. مجموعهای از اوامر و نواهی و ناگزیر باید این را بدانید. زیرا این مربوط به خوشبختی شما است.<br />
شما وقتی خود را پیچیدهترین ابزار در هستی از نظر پیچیدگی اعجازی و نه پیچیدگی ناتوانی میدانید و این ابزار سازندهای دانا دارد و او دستورالعملهایی برای راه اندازی و نگهداری از آن داده است. پرداختن شما به آن دستورالعملها عقل است. چه عقلی است. منافع است چه منافعی است. عدالت است و چه عدالتی است. بنابراین از برخی از دانشمندان روایت شده که شریعت سراسر عدالت، منفعت، حکمت، رحمت است. هر مسالهای از رحمت الهی به سنگدلی گراید و از عدالت به ستم و از منفعت به زیان و از حکمت به نادانی گراید از شریعت محسوب نمیشود حتی اگر هزاران تبصره و توضیح برایش قائل باشید. نخست باید: حقیقت را بجویید.<br />
علم توصیف مستند متناسب با واقعیت است. شما دانشجو هستید باید به علم خود باور داشته باشید و غیر آن را نپذیرید؛ زیرا انسان تنها باید حقیقت را بجوید. اما باورهای فاسدی وجود دارد. آداب و رسوم نادرستی وجود دارد. برخی چیزها از غرب آمده است و این محور سخنرانی است. <p class="title">مقابله با تهاجم فکری: </p>
باور کنید ساده ترین چیز-شاید عاقلانه ندانید-تهاجم نظامی است. اما تهاجم فرهنگی که ـ _ برادر بزرگوار در هنگام معرفیام فرمودند _ مهمترین مسأله است. اکنون در جهان چیزی به نام جهانی سازی است. جهانی سازی یعنی عمومیت بخشی به یک رفتار و یا فرهنگ بر کل جهان و من واژهای از واژهی حیوانی سازی به آن شبیهتر ندیدم. یعنی انسان، حیوان شود. تفاوت میان مرد و زن حذف شود. ارزشهایی که همگی به آن ایمان داریم نابود شود.<br />
بنابراین بزرگترین مشکل امروز جهان، مشکل جهانی سازی است. مثلا ما یک روش داریم. روش آسمانی داریم. دستورالعملهای آفریننده با ما است. روش حکیمانهای از جانب آفریدگار هستی داریم. کنفرانسهایی را به ما ارائه میدهند. این کنفرانسها در شهرهای زیادی برگزار شده است. یکی در قاهره و دیگری در پکن و سومی در نیویورک. کنفرانسهای جمعیت. نمیخواهند ازدواج میان مرد و زن صورت گیرد بلکه میخواهند به صورت مطلق بین دو نفر باشد. میخواهند زن آزادانه در هر خانهای که بخواهد به جز خانهی شوهرش زندگی کند. به هر جا بخواهد سفر کند. هر کاری هم بخواهد بکند. شوهر هیچ قدرت و تسلطی بر وی نداشته باشد. میخواهند سقط جنین حفاظت شده داشته باشند. بندهای کنفرانس جمعیت تن انسان را به لرزه میاندازد. این جهانی سازی را میخواهند بر همهی ملتهای مسلمان نیز تعمیم بخشند. بر ملتهایی که روش خداوند را در اختیار دارند. بر ملتهایی که وحی آسمانی در اختیار دارند. بر ملتهایی که برنامهی دقیق باید و نبایدها را در اختیار دارند. بنابراین تنها راه ما مسلح شدن به سلاح علم است.<br />
از صمیم قلب این سخن را به شما میگویم: در قدیم پیش از پنجاه سال فساد در کانون مشخصی وجود داشت. مانند یک باغ وحش. حیوانات وحشی در قفس هستند. منظورم را میفهمید. مردمی که برای دیدن میروند آزاداند. وضعیت انسانهای امروز مانند یک باغ وحش در آفریقا است. حیوانات وحشی آزاداند و تماشاگران باید داخل خودروهای حفاظت شده باشند و گرنه کشته میشوند. ما اکنون این جهانی شدن را در روزنامهها و رادیو و تلویزیونها و ماهواره میبینیم. در آنجا هر جا بروید میخواهند شما را به بیراهه بکشانند. اصول شما را از شما بگیرند. روش اسلامی شما را ملغی کنند و جهانی سازی خودشان، فرهنگ و روش و گرایش خودشان را بر شما تحمیل نمایند. ناگزیر باید به هویت خود چنگ بزنیم. <p class="quran">﴿ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ﴾<br />
(اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد، در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.)</p>
<p class="author">[سوره حجرات: 13]</p>
بنابراین این جهانی سازی همان طور که برادربزرگوار گفتند تهاجم فکری است. مقابله با این تهاجم تنها با نهادینه کردن روش آسمانی و شناخت آن امکان دارد. این روش آفریدگار هستی است. این روش دانای آگاه است. این روشی است که از هیچ روزنهای باطل به آن راه ندارد. اگر به خواندن بندهای این روش بپردازید خواهید دید نمونهی اعلی و روش عدالت و رحمت، منفعت و حکمت است. چگونه با این تهاجم فرهنگی مقابله نماییم؟ تنها راه مقابله با آن مسلح شدن به علم است. انسان از حقیقت لذت میبرد. حقیقت غذای روح است. شما وقتی حقیقت را بشناسید گویا دنیا را به دست آوردهاید. وقتی بدانید که برای به دوش کشیدن رسالتی آفریده شدهاید آن گاه ارزش خود را درک میکنید. <p class="quran">﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾<br />
(سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد اگر مؤمن باشید.(</p>
<p class="author">[سوره آل عمران: 139]</p>
حقیقت این است که شما میبینید آن طرفهای دیگر- من آنها را در تمام سخنرانیهایم طرف دیگر مینامم- میخواهند خودشان تنها زندگی کنند و فرهنگ خودشان، جهانی شدن و حیوانی سازیشان را تحمیل کنند. میخواهند بقیه را به بندگی بکشند. ما زمانی آزادیم که خداوند را بشناسیم. زمانی که بدانیم این آفریدگار بزرگ اگر ما را به غیر خود واگذارد نباید او را عبادت کنیم. <p class="quran">﴿وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ﴾<br />
(و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و تمام كارها به او بازگردانده مى شود پس او را پرستش كن و بر او توكل نماى(.</p>
<p class="author">[سوره هود: 123 ]</p>
<p class="title">خداوند با یاری و تایید مؤمنان با آنان است: </p>
وقتی خداوند را بشناسید و روش او را بدانید و به عبادت او بپردازید یک موجود بزرگ میشوید. یاران پیامبر هر کدام هزار نفر میارزند. و مردم گمراه دور از روش الهی هر هزار تا به اوف نمیارزند. اف یک صدای بی معنا است. وقتی یکی از فرماندهان مسلمانان یعنی سیدنا خالد بن ولید در جنگی نیازمند کمک پنجاه هزار تن بود، ابوبکر صدیق تنها یک نفر یعنی قعقاع بن عمرو را برایش فرستاد. وقتی نزد خالد رسید به او گفت: نیروهای کمکی کجاست؟ به او گفت: من خودم نیروی کمکیام تنها! تعجب کرد. او با خود نامهای داشت. ابوبکر صدیق به او گفت: ای خالد، تعجب نکنی اگر یک نفر را برایت فرستادهام. به آن که محمد را به پیامبری فرستاد سوگند که سپاهی که قعقاع در آن باشد شکست نمیخورد. شما اکنون میبینید که جوانی که حافظ قرآن است چطور میخواهد زندگیاش را برای نابود کردن دشمن هدیه کند. چگونه سلاح اتمی را از بین میبرد. هواپیماها و تکنولوژی و همه چیز را نابود میکند. جنگ با انسان شروع شده و با انسان پایان مییابد: <p class="sh3er">پنداری که تو جسمی کوچک هستی، در حالی که جهانی بزرگ در تو وجود دارد<br />
***</p>
اما ناگزیر باید خداوند را بشناسید تا از او یاری بگیرید. اگر خدا با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ اگر خداوند بر علیه شما باشد چه کسی با شما است؟ هیچ کس با شما نیست. وقتی با خدا هستید خداوند با شما است. معنای با شما بودن خدا یعنی اینکه شما یاری، حمایت و حفاظت و موفق مینماید. این معنای سخن خداوند است که: خداوند با مؤمنان است. خداوند با پرهیزگاران است. خداوند با راستگویان است. <p class="quran">﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾<br />
(قطعاً خدا با شكيبايان است.(</p>
<p class="author">[سوره انفال: 46]</p>
او با تأیید شما، با حفاظت شما، با یاری و توفیق شما با شما است. وقتی خدا با شما باشد چه کسی بر علیه شما است؟ و وقتی خداوند بر علیه شما باشد چه کسی با شما است؟ شما دانشجو هستید و در آیندهی نزدیک از بزرگان ملت خود میشوید. این صحابی جوان که نام وی اسامه بن زید است محبوب پیامبر بود و ایشان او را فرماندهی سپاهی نمود. در این سپاه ابوبکر، عمر، عثمان و علی حضور داشتند. آنان بزرگان اصحاب و شیوخ بودند اما تحت امر سیدنا اسامه بودند. محبوب رسول الله سوار و ابوبکر پیاده بود. شرم نمود و گفت: ای خلیفهی رسول الله، یا شما سوار شوید یا من پیاده خواهم شد. گفت: به خدا نه من سوار میشوم و نه تو پیاده میشوی. چه اشکال دارد اگر یک لحظه گامهایم در راه خدا خاک آلود شود. این دین است. از یک جوان قهرمان ساخته است. از یک جوان فرماندهی سپاه ساخته است. به خدا سوگند پایان این امت تنها با آنچه آغاز آن اصلاح شد، درست خواهد شد. <p class="s7adeth">((إن الإسلام بدأ غريباً وسيعود غريباً كما بدأ، فطوبى للغرباء))</p>
<p class="s7adeth"> ((اسلام غریب آغاز شد و باز غریب خواهد شد، پس خوشا به حال غریبان))</p>
<p class="author">[مسلم و ابن ماجه از ابوهریره ]</p>
<p class="title">ضرورت استفاده از دانشهای غرب و رها کردن رفتارهای آنان: </p>
شاید کسی بگوید: چه چیزی از طرف دیگر بگیریم و چه چیزی را رها کنیم؟ من میگویم: آنچه مربوط به حوزهی عقل است از آنان بگیرید و آن چه مربوط به نفس آنان است را رها سازیم. احساس ما برای ما و احساس آنان برای خودشان باشد. اما فرهنگ یک قدر مشترک میان تمام ملتها است. فرهنگ هر ملتی به مثابهی عسلی است که در طی گذر نسلها از گلهای مختلف ملتها گرفته شده است. اگر گروهی از زنبورها ما را نیش بزنند آیا عسل آنها را رها میکنیم؟ از عقل آنان استفاده میکنیم تا ملت خود را قدرتمند سازیم و دانش آنان را میگیریم و اخلاق آنان را رها میکنیم و ارزشها و ابتذال و فرهنگ و گمراهی و فروپاشی خانوادگی و از هم گسیختگی شان را کنار میگذاریم.<br />
جوانی امریکایی عاشق یک دختر شده بود. از پدرش مشورت خواست و وی گفت: نه پسرم هرگز او خواهر تو است و مادرت نمیداند. عاشق دیگری شد و با پدرش مشورت کرد باز هم پدرش گفت: او خواهر تو است و مادرت نمیداند. و دختر دیگری را دوست داشت و با پدرش مشورت نمود و پدرش گفت: خیر او نیز خواهرت هست و مادرت نمیداند. او ناراحت شد و نزد مادرش رفت و موضوع را گفت. مادرش گفت: هر کدام را دوست داری انتخاب کن. تو پسر او نیستی و او هم نمیداند. این جامعهی آنان است. اما در میان مسلمانان نظم، پاکدامنی، وفاداری به همسر، یکپارچگی خانوادگی، پدر، مادر و فرزندان وجود دارند. ما وحی آسمانی، روش الهی، ارزشهای والا از نزد آفریدگار آسمانها و زمین را در اختیار داریم. نیاز به فرهنگ آنان نداریم. به جهانی شدن و ابتذال آنان نیازی نداریم. روزی که استعمار با سربازانش برخی از کشورها را اشغال کرده بود مشکل از این تهاجم فرهنگی کمتر بود. محور این سخنرانی همین موضوع است. زیرا انسان وقتی دشمنی را ببیند که به کشورش حمله کرده غیرتی میشود اما وقتی فیلم مبتذلی را مشاهده میکند یا شبکهی ماهوارهای مبتذلی را میبیند، فرو میریزد و هیچ سودی برای ما نخواهد داشت.<br />
یکی از رئیس جمهوران فرانسه به جوانان آفریقا چه چیزی هدیه داد؟ هدیهای داد. فکر میکنید چه هدیهای به آنها داد؟ یک ایستگاه ماهوارهای مبتذل به آنان داد. این را رایگان در اختیارشان گذاشت. چرا؟ برای اینکه انسانها را نابود کند. ارزشها را از او بگیرد. انسان اگر با خدا باشد قوی است. اما اگر منحرف شود و در شهوتهای حرام بیفتد ناتوانترین مخلوق میشود. این مفهوم را قرآن بیان میکند: <p class="quran">﴿فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ﴾<br />
(پس قوم خود را سبك مغز يافت [و آنان را فريفت] و اطاعتش كردند چرا كه آنها مردمى منحرف بودند.)</p>
<p class="author">[ سوره زخرف: 54]</p>
وقتی فساد کردند ناتوان شدند. شما ان شاء الله آینده در انتظارتان است. این آینده نیاز به آگاهی دارد. من خواهش میکنم تغذیهی صحیحی داشته باشید. مثال معروفی وجود دارد. ظرف آب آن است که سردی آن را حفظ میکند. این ظرف از بالا سوراخی دارد. یک شیر در پایین نیز دارد. هر چه از درپوش بالا در آن بریزید از پایین دریافت میکنید. تغذیهای که از نظر فرهنگی میشوید همان را ارائه میدهید. شما همان را میگویید که آموختهاید.<br />
وقتی انسان فرهنگ ابتذالی را بیاموزد یا فرهنگ گمراهی را بیاموزد چه بگویم به شما؟ سفیر دولت بزرگی چند ماه پیش در یک کشور اروپایی تعیین شد. از آداب تعیین سفیر این است که مراسم خداحافظی در کشورش برایش گرفته شود و وزیر امور خارجه میآید تا اوراق اعتماد را به او عطا نماید تا به رئیس جمهور دولتی بدهد که در آنجا سفیر است. از آداب آنان در آنجا این است که همسرانشان با آنان میآیند تا شاهد مراسم تکریم شوهرانشان باشند. با این سفیر چه کسی آمده بود؟<br />
با او همسری نبود. یک شریک هم جنس باز با او بود. جهانی شدن آنان این است. انسانی محترم به عنوان سفیر یک کشور بزرگ در اروپا تعیین میشود. همراه شریک جنسی خود میآید. در اسلام زنا با ناهنجاریها فرق دارد. زنا بر خلاف حکم شرعی است. اما ناهنجاری بر خلاف فطرت است. تفاوت زیادی میان این که از فطرت سر پیچی کنید و یا از حکم شرعی سر باز زنید، وجود دارد. من میخواهم به شما بگویم: باید فرهنگ، باورها و برنامهی خود را از خداوند خود بگیریم؛ زیرا او آفرینندهی ما است و آفریننده تنها کسی است که باید از دستورالعملهای وی پیروی کرد. <p class="title">ضرورت تغذیهی علمی و روحی مؤمن برای نیرومند شدن: </p>
دوستداران، اکنون شاهد تلفنهای همراه هستید. میشنوید و میبینید. اگر این تلفن همراه شارژ نشود آیا قابلیت تماس صوتی دارد؟ آیا کاربردی دارد؟ آیا شما را به کسی مرتبط میکند؟ باید شارژ شود. باور کنید مؤمن نیز باید شارژ شود. اگر شارژ علمی و روحی شود قوی میشود. <p class="quran">﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾<br />
(و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد )</p>
<p class="author">[ سوره آل عمران: 139]</p>
<p class="quran">﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾<br />
) و قطعاً خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى كند يارى میدهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست ناپذير است)</p>
<p class="author">[سوره حج: 40]</p>
<p class="quran">﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا﴾<br />
(و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند.)</p>
<p class="author">[سوره آل عمران: 146 ]</p>
بیست سال پیش یا بیشتر در دبیرستان تدریس میکردم. یک کتاب از فرانس فانون تدریس میشد. نام این کتاب را شنیدهاید؟ شکنجه گران زمین. وحشی گری غرب در آفریقا را توصیف میکرد. حقیقتا باید این کتاب را خواند. اوج جنایت و نهایت ستمدیدگی و سوء استفادهای بی سابقه را به تصویر میکشد.<br />
انسان اگر از روش الهی منحرف شود وحشی میشود. این وحش اکنون آشکار شده است. همه میبینید که چگونه دوست دارد تنها خودش زندگی کند. و تنها از زندگی لذت ببرد. باید کیان خود را بر آوار دیگران بسازد. زندگیاش را بر پایهی مرگ دیگران بسازد. امنیت خود را بر ترس دیگران استوار سازد. باید ثروت خویش را از فقر دیگران بدست آورد. در او هیچ نشانهای از عدالت وجود ندارد. آنچه شما در سرزمینهای خود از آن رنج میبرید ما در قدیم در سرزمین خود از آن رنج میبردیم. هدف یکی است. باید شما برخیزید. برای شناخت خداوند بپا خیزید. برای شناخت روش الهی اقدام نمایید. برای رساندن رسالت آسمانی به ملتها برخیزید. باید نگران تمام مسلمانان در تمام جهان باشید. <p class="title">ارتباط دینی قویترین ارتباط در جهان امروز است: </p>
ارتباط دینی قویترین ارتباط در جهان امروز است. شما وقتی برادر خود را در جایی میبینید. اصحاب گرامی والاترین مثالاند. وقتی مهاجران به مدینه آمدند هر انصاری با یک مهاجر پیمان برادری بست. انصاری به برادر مهاجرش میگفت: <br />
من دو باغ دارم یکی مال تو باشد. من دو مغازه دارم یکی را به تو میدهم. مهاجران والاترین درجهی پاکدامنی را داشتند. یکی از آنان میگفت: خداوند به مال تو برکت دهد اما بازار را به من نشان بده.<br />
وقتی شما به امت بزرگی منتسب هستید احساس همبستگی میکنید. احساس قدرت میکنید. من امیدوارم همهی شما به این دین بزرگ منتسب باشید و خود را منتسب به امتی بدانید که خداوند آن را امت میانهرو دانسته است. اما اکنون از ادای رسالت خود ناتوان مانده است. از خداوند بزرگ میخواهم رویدادهایی که از سوی غرب دامنگیر ما شده را عامل بیداری و بیدار شدن از خواب غفلت نماید. من فرصتی را برای گفتگو و پرسشهای شما و نظراتتان اختصاص میدهم ان شاء الله.<br />
و سپاس خداوند جهانیان را <p class="title">پرسش و پاسخ: </p>
<p class="subtitle1">مقابله با دشمنان با کسب مال حلال و استخراج منابع و خودکفایی: </p>
ج: سپاس فراوان از پرسش بسیار مهم شما. خداوند به شما برکت دهد و علم شما را سودمند نماید. من باور دارم که دشمنان یا طرف دیگر نمیتواند با اسلام مقابله کند. اما همان طور که گفتم میخواهند اسلام را از داخل نابود کنند. با ساختن انسانهایی از جنس ما ولی غربی شده و با فرهنگی متفاوت از فرهنگ ما و ارزشهایی که با ارزشهای ما متفاوت است. آنان جعلیاند. ظاهری متفاوت از باطن خود دارند. این یک حقیقت آشکار است. با این عبارات آن را خلاصه میکنم: ما نگران اسلام هستیم نه از سوی دشمنانش بلکه از سوی مدعیان اسلام که به ظاهر رسالت آن را به دوش میکشند اما از داخل آن را منفجر میسازند. این سخنان صد در صد درست است اما چگونه با آنان مقابله کنیم؟<br />
برادر بزرگوار خداوند شما را خیر دهد. طرف دیگر اگر بخواهد ما را فقیر سازد اولین عبادت ما کسب اموال و اندوختن ثروت است. خودکفا شدن و وارد نکردن. بسنده کردن به منابع خودمان. خودمان آن را بسازیم و استخراج کنیم. اگر طرف دیگر بخواهد ما را فقیر نماید اولین عبادت ما کسب مال حلال است. استخراج منابع و حفاظت از آن و ساخت آن و خودکفا شدن.<br />
اکنون سخن شما این است. اگر طرف دیگر بخواهد ما را گمراه سازد اولین عبادت ما این است که حق را آشکار نماییم و حقیقت این دین را تبیین نماییم. با اطمینان پاسخ آنان را بدهیم. اعتقادات آنان بر پایه دروغ است و بر گمراهیها و مغالطه استواراند. باید تبیین نماییم. وقتی در جامعهای گمراهیهایی مشاهده میکنید و اندیشههای ویرانگر میبینید اولین عبادت، شفاف سازی و توضیح حقیقت است. درس بخوانید و یاد بگیرید که چگونه یک دعوتگر باشید. زیرا نبرد حق و باطل نبرد ابدی است. باید بایستیم و حقیقت را آشکار سازیم. این مأموریت علما در جهان اسلام است که به روشن سازی بپردازند. زیرا امکان ندارد باطل دلیلی داشته باشد. اما نزد نادانان استدلالهای باطل پذیرفتنی است. اگر نادان را آگاه کنید و تبیین کنید که انسان برای این هدف آفریده شده است. این روش او است و این به نفع او است. شبهات با یقین، بینوایی با کسب مال و خواری با شرافتمندی از بین میرود. <p class="subtitle1">هر کس در این دین بزرگ وارد شود؛ او از ما و ما از او هستیم: </p>
پادشاهی به نام جبله بن ایهم نزد سیدنا عمر آمد. دور کعبه میچرخید و یک بادیه نشین از قبیلهی فزاره عبایش را لگد کرد. چنان ضربهای به او زد که بینیاش شکست. این بدوی به عمر شکایت کرد. عمر او را فرا خواند. به او گفت: آیا این ادعای فزاری زخمی درست است؟-به صورت شعر- گفت: من چیزی را انکار نمیکنم. من او را ادب کردم و حق خودم را با دست خودم گرفتم. گفت: این جوان را از خود راضی کن و تا زمانی که دستانت به خون او آلوده شده باید او را راضی کنی یا این که همین الآن بینی تو را خواهد شکست و قصاص خواهی شد. گفت: چطور ای امیر، او یک بازاری است و من پادشاه هستم؟ چطور میتوانی یک ستاره را به زمین بکشی؟ گفت: ما دمدمی مزاجی جاهلیت و غرورهای متکبرانه را دفن کردهایم و کاخی جدید بر بالای آن ساختهایم و مردم از نظر ما چه برده و چه آزاده برابر اند. گفت: من به گمان خودم خیال میکردم نزد تو قویتر و شریف ترم اما زهی خیال باطل. اگر مرا رد کنی من مرتد میشوم. گفت: گردن مرتد با شمشیر زده میشود. جهانی که ما ساختهایم هر گونه شکافی در آن با شمشیر قابل جبران است. شریفترین و قویترین انسان با مردم کوچه و بازار برابر است.<br />
سیدنا عمر خلیفهی مسلمانان و ابر قدرت اسلام به بیرون از شهر میرود تا از بلال استقبال کند. این دین است. <p class="quran">﴿ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ﴾<br />
(در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست)</p>
<p class="author">[سوره حجرات: 13]</p>
سیدنا عمر خلیفهی مسلمانان و ابر قدرت اسلام به بیرون از شهر میرود تا از بلال استقبال کند. این دین است. زیرا اسلام امتی است. هر کس وارد اسلام شود از ما است و ما از اوییم. منافع ما منافع او و دشمنان ما دشمنان او است. این کاملترین چیز است. هرکس وارد این دین میشد از ما بود و ما از او بودیم. سئوال بسیار خوبی بود. خداوند شما را خیر دهد. درود و رحمت خداوند بر شما باد. <p class="title">تعریف جهانی سازی: </p>
ج: جهانی سازی یعنی اینکه فرهنگ، اندیشه، سبکهای رفتاریشان را بر جهان تعمیم دهند. من میدانم چه میگویم. کنفرانسهایی میگذارند. این کنفرانسها قوانینی مانند تأخیر سن ازدواج تا چهل سالگی را تصویب میکند. جوانان در خانهی پدر و مادرشان پیش از ازدواج ارتباط داشته باشند و سقط جنین حفاظت شده اتفاق افتد. ازدواج یعنی عقد دو نفره حال میان دو مرد باشد یا دو زن یا یک زن و یک مرد. اینها آرمانهای جهانی سازی آنان است.<br />
برای همین جهانی سازی نامیده شده است. یعنی از جهان. چیزی که بر تمام جهان عمومیت بخشیده شود. من نظر دقیقی دارم بهتر است آن را برایتان تبیین نمایم. همزن دیدهاید-همزن میوه و کوکتل- اکنون جهان شبیه یک همزن بزرگ شده است. ما مسلمانان آب پاک داریم. غذای حلال داریم. گوشت داریم و در همزن میگذاریم. خوک، شراب، و آب شور هم وجود دارد. همه دور میزند. اکنون در جهان چیزی به نام فرهنگ آمیزی وجود دارد. در جهان هر ملتی فرهنگ خود را داشت.<br />
و ويژگیهای آن را حفظ میکرد. اکنون با این ارتباط رسانهای جهان همه تبدیل به یک دهکده شده است. سپس تبدیل به یک خانه و اکنون تبدیل به یک اتاق شده است. طبیعتاً فایدههایی دارد. اما زیانهایی هم دارد. تمام بدیها و انحرافات در جهان تعمیم یافته است. جهانی شدن یعنی فرهنگ غرب تعمیم داده شود. ابتذال و فروپاشی اخلاقی و فروپاشی خانوادگی و شهوت پرستی آنان و بیدینی شان تعمیم یابد. این جهانی شدن است. واضح است؟ <p class="title">جهانی سازی اسلامی: </p>
ج: این بطری، آب صد در صد پاکی دارد. آب معدنی بسیار خوبی دارد. اگر بطری دیگری باشد و خدای نکرده در آن آب شور یا آلوده باشد. اگر تمام این آبها را بر تمام جهانیان پخش کنیم دچار جنایت شدهایم، اما اگر این آب پاک را توزیع نماییم بیتردید بهترین کار را انجام دادهایم.<br />
پس اسلام نیز جهانی سازی است. من صد در صد با شما هم عقیدهام. اسلام روش آفریدگار هستی را داراست. او عادل است. وقتی یکی از اصحاب مهاجرت کرد یکی از کافران او را دستگیر کرد. به آنان گفت: به خدا سوگند اگر مرا آزاد کنید هرگز با شما نخواهم جنگید. آنان او را آزاد کردند. او این داستان را برای پیامبر بازگو کرد. بعد از دو سال به همراه پیامبر در جنگ شرکت کرد. ایشان فرمود: باز گرد. آیا به آنان قول ندادهای و با آنان پیمان نبستهای؟<br />
جهانی سازی اسلامی یعنی تعمیم حقیقت. عمومی سازی خیر و خوبی. تعمیم زیبایی واقعی و انصاف. تعمیم دادن رحمت و خدمت. بنابراین جهان فاتحانی مهربانتر از عرب به خود ندیده است. اسلام همگانی است. اسلام جهانی سازی دارد. اما شما روش آفریدگار جهان را جهانی کنید. روش یک انسان شهوت پرست را جهانی نکنید. جهانی سازی برای ما به عنوان یک اصل چیزی در بر ندارد. من جهانی سازی میکنم اما اجباری در دین نیست. من با زور جهانی سازی نمیکنم. <p class="quran">﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ﴾<br />
(با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن.)</p>
<p class="author">[ سوره نحل: 125 ]</p>
پس ما جهانی سازی داریم. اگر دین خود را درک کنیم و الگویی برتر باشیم جهانی سازی ما بر جهانی سازی آنان غالب میآید. کشمکشی میان دو جهانی سازی وجود دارد؛ جهانی سازی کفر و جهانی سازی ایمان. <p class="title">گسترش جهانی سازی اسلامی با استدلال و نه زور: </p>
ج: احسنت، حقیقت همین است. اما فرضاً آیا باور دارید که روش آفریدگار هستی در مقابل روش یک انسان کافر ناتوان شود؟ اما کوتاهی از ما است. من با شما هستم. دانشمندان اسلام بسیار کوتاهی میکنند. وقتی میآموزیم و وقتی فرصت سخن به ما داده میشود. فرصت گفتن و نوشتن مییابیم. فرصت تألیف و فرستادن گروههایی برای تحصیل و نیز فرصت ایجاد مراکز اسلامی در جهان غرب را مییابیم. یک آمریکایی به حج آمده بود میگفت: ما ابرقدرت جهان هستیم. اما اگر شما ما را به اسلام قانع نمودید قدرت ما از شما خواهد بود. ما به عنوان مسلمان کوتاهی میکنیم. حق با ما است و حق قدرتمند است.<br />
اکنون شخصی به نام جیفری لانچ استاد ریاضیات سان فرانسیسکو بزرگترین بی دین جهان، دانش آموز دختر مسلمانی از خاورمیانه نزد او میآید. در روزهای گرم تابستان کاملاً محجبه است. او بی دین است و میگوید: حتما این دختر دلایل بسیار قوی دارد که وی را وادار به پوشیدن این حجاب در کشوری مانند آمریکا در این روزهای گرم میکند. این دختر دکترای ریاضیات دارد. این استاد ملحد شروع به خواندن کتابهای اسلامی میکند. اکنون یکی از بزرگترین داعیان اسلام شده است. اسلام ما بسیار قوی است. دلیل من سیدنا خالد است که ایمان آورد. پیامبر اکرم به او فرمود: تعجب میکنم از تو ای خالد تو را صاحب دیدگاه میدانم. امکان ندارد انسان باهوش اسلام نیاورد. زیرا اسلام روش آفریدگار هستی است. اسلام وحی است. عقل با او سازگار است. فطرت با او سازگار است. واقعیت با او همراه است. پس حق دایرهای است که خط انتقال درست از آن میگذرد. عقل صریح و فطرت سالم و واقع عینی در آن است. من در این باره که جهانی سازی اسلامی باید گسترش یابد موافقم. اما نه با زور بلکه با استدلال. پیامبر میفرماید: «بیاموزید و خشونت نکنید» و خداوند متعال میفرماید: <p class="quran">﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾<br />
(در دين هيچ اجبارى نيست(</p>
<p class="author">[ سوره بقره: 256 ]</p>
بزرگترین دولت جهان اسلام اندونزی است. چگونه فتح شد؟ از طریق تاجران و نه به وسیلهی شمشیر و اسلحه. <p class="title">معنى نوسازی دین: </p>
ج: به محض اینکه بخواهید چیز جدیدی بر اسلام بیفزایید بدین معناست که ناقص است. شما آن را متهم به نقص کردهاید. هرگاه بخواهید چیز جدیدی بر اسلام بیفزایید شما آن را متهم به نقص کردهاید و هرگاه که چیزی از آن حذف کنید مانند حکم قطع ید شما آن را به اضافه داشتن متهم نمودهاید. خداوند چه میفرماید: <p class="quran">﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾<br />
(امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم.)</p>
<p class="author">[ سوره مائده: 3 ]</p>
کمال عددی و کیفی یعنی تعداد مسائلی که اسلام به آن پرداخته کامل و روش پرداختن به آن نیز روش پخته و کاملی است. بنابراین هر گونه کم و زیاد در آن به این معنا است که ما آن را به کمبود یا اضافات متهم نمودهایم. اما معنای نوسازی چیست؟ بنابراین نوسازی - خوب دقت کنید چه می&zwn